داستان زوج خوشبخت و بد بخت...








همنفس

یک نفس با ما نشستی خانه بوی گل گرفت...

 

 دو تا گربه با هم ازدواج کردن اما ...

 
[تصویر: cute_cats_story_01.jpg]

اوایل زندگی عاشقانه ای داشتند
[تصویر: cute_cats_story_02.jpg]
اولین بچشون به دنیا اومد:
[تصویر: cute_cats_story_03.jpg]
دومی هم به دنیا اومد:
[تصویر: cute_cats_story_04.jpg]

اولین قدمهای بچه هاشون:
[تصویر: cute_cats_story_05.jpg]

پدر این خانواده به سختی کار میکرد:
[تصویر: cute_cats_story_06.jpg]

و مادر دنبال خوشگذرونی خودش بود:
[تصویر: cute_cats_story_07.jpg]
بچه ها بدون مراقبت بزرگ شدند و بچه های بدی از آب در اومدند:
[تصویر: cute_cats_story_08.jpg]
یکیشون تروریست شد:
[تصویر: cute_cats_story_09.jpg]

یکی دیگه همش تو کلوب شبانه بود:
[تصویر: cute_cats_story_10.jpg]
کوچکترینشون تصمیم به خودکشی گرفت:
[تصویر: cute_cats_story_11.jpg]
وقتی پدرشون فهمید سکته کرد:
[تصویر: cute_cats_story_12.jpg]مادرشون هم عقلش رو از دست داد و دیوونه شد:
[تصویر: cute_cats_story_13.jpg]



نظرات شما عزیزان:

الهه
ساعت19:31---10 ارديبهشت 1390
خیلی ابتکار خوشگل و بامزه ای بود...ای ول...

الهه
ساعت19:31---10 ارديبهشت 1390
خیلی ابتکار خوشگل و بامزه ای بود...ای ول...

hamid
ساعت22:43---5 ارديبهشت 1390
damet gharm.khaste nabashid
bazam az ina bezari
be ma ham sar bezanid
mamnon az webet

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در دو شنبه 5 ارديبهشت 1390برچسب:,
ساعت 23:55 توسط علی ربیعی فر|




مطالب پيشين
Design By : ParsSkin.Com